لغت

زبان مقدونی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/92612369.webp
پارک کردن
دوچرخه‌ها در مقابل خانه پارک شده‌اند.
cms/verbs-webp/8451970.webp
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.
cms/verbs-webp/34725682.webp
پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد می‌دهد.
cms/verbs-webp/123367774.webp
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
cms/verbs-webp/84330565.webp
طول کشیدن
طول کشید تا چمدان او بیاید.
cms/verbs-webp/97119641.webp
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی می‌شود.
cms/verbs-webp/119895004.webp
نوشتن
او یک نامه می‌نویسد.
cms/verbs-webp/79582356.webp
رمزگشایی کردن
او با یک ذره‌بین کوچکترین چاپ را رمزگشایی می‌کند.
cms/verbs-webp/63935931.webp
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.
cms/verbs-webp/32796938.webp
فرستادن
او می‌خواهد الان نامه را بفرستد.
cms/verbs-webp/35862456.webp
شروع شدن
با ازدواج، زندگی جدیدی شروع می‌شود.