لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/118011740.webp
ساختن
بچه‌ها یک برج بلند می‌سازند.
cms/verbs-webp/109588921.webp
خاموش کردن
او ساعت زنگ‌دار را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/94555716.webp
شدن
آنها تیم خوبی شده‌اند.
cms/verbs-webp/101765009.webp
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی می‌کند.
cms/verbs-webp/90419937.webp
دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.
cms/verbs-webp/103883412.webp
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.
cms/verbs-webp/115172580.webp
اثبات کردن
او می‌خواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.
cms/verbs-webp/87142242.webp
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.
cms/verbs-webp/123179881.webp
تمرین کردن
او هر روز با اسکیت‌بورد خود تمرین می‌کند.
cms/verbs-webp/8451970.webp
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/20045685.webp
تحت تاثیر قرار دادن
این واقعاً ما را تحت تاثیر قرار داد!
cms/verbs-webp/93221279.webp
سوزاندن
یک آتش در شومینه می‌سوزد.