لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/115113805.webp
گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ می‌زنند.
cms/verbs-webp/61280800.webp
خودداری کردن
نمی‌توانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
cms/verbs-webp/59121211.webp
زدن
کی زنگ در را زد؟
cms/verbs-webp/94193521.webp
پیچیدن
شما می‌توانید به چپ بپیچید.
cms/verbs-webp/109071401.webp
در آغوش گرفتن
مادر پاهای کوچک نوزاد را در آغوش می‌گیرد.
cms/verbs-webp/110401854.webp
اقامت یافتن
ما در یک هتل ارزان اقامت یافتیم.
cms/verbs-webp/40326232.webp
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
cms/verbs-webp/123786066.webp
نوشیدن
او چای می‌نوشد.
cms/verbs-webp/59250506.webp
پیشنهاد دادن
او پیشنهاد داد گل‌ها را آب بدهد.
cms/verbs-webp/128644230.webp
تجدید کردن
نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
cms/verbs-webp/121928809.webp
تقویت کردن
ورزش از نوع ژیمناستیک ماهیچه‌ها را تقویت می‌کند.
cms/verbs-webp/82811531.webp
سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار می‌کشد.