لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/53646818.webp
وارد کردن
برف داشت می‌بارید و ما آنها را وارد کردیم.
cms/verbs-webp/115373990.webp
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.
cms/verbs-webp/124320643.webp
سخت یافتن
هر دوی آن‌ها وداع گفتن را سخت می‌یابند.
cms/verbs-webp/128159501.webp
مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.
cms/verbs-webp/82893854.webp
کار کردن
قرص‌های شما هنوز کار می‌کنند؟
cms/verbs-webp/117421852.webp
دوست شدن
این دو دوست شده‌اند.
cms/verbs-webp/104818122.webp
تعمیر کردن
او می‌خواست کابل را تعمیر کند.
cms/verbs-webp/80356596.webp
خداحافظی کردن
زن خداحافظی می‌کند.
cms/verbs-webp/68779174.webp
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی می‌کنند.
cms/verbs-webp/5135607.webp
خارج شدن
همسایه خارج می‌شود.
cms/verbs-webp/15845387.webp
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند می‌کند.
cms/verbs-webp/81885081.webp
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.