لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/97188237.webp
رقصیدن
آن‌ها با عشق یک تانگو را می‌رقصند.
cms/verbs-webp/42988609.webp
گیر افتادن
او به طناب گیر افتاد.
cms/verbs-webp/63457415.webp
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.
cms/verbs-webp/120193381.webp
ازدواج کردن
این زوج تازه ازدواج کرده‌اند.
cms/verbs-webp/92266224.webp
خاموش کردن
او برق را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/116835795.webp
رسیدن
بسیاری از مردم در تعطیلات با ون رسیده‌اند.
cms/verbs-webp/68561700.webp
باز گذاشتن
هر کسی پنجره‌ها را باز می‌گذارد، دعوت به سارقان می‌کند!
cms/verbs-webp/90539620.webp
گذشتن
گاهی وقت‌ها زمان به آرامی می‌گذرد.
cms/verbs-webp/96391881.webp
گرفتن
او چند هدیه گرفت.
cms/verbs-webp/110056418.webp
سخنرانی کردن
سیاستمدار در مقابل بسیاری از دانش‌آموزان سخنرانی می‌کند.
cms/verbs-webp/123648488.webp
سر زدن
پزشک‌ها هر روز به بیمار سر می‌زنند.
cms/verbs-webp/99769691.webp
گذشتن
قطار از کنار ما می‌گذرد.