لغت

پنجابی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/8451970.webp
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/86583061.webp
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری پرداخت کرد.
cms/verbs-webp/63645950.webp
دویدن
او هر صبح روی ساحل می‌دود.
cms/verbs-webp/59066378.webp
توجه کردن
باید به علایم راهنمایی ترافیک توجه کرد.
cms/verbs-webp/28787568.webp
گم شدن
کلید من امروز گم شده!
cms/verbs-webp/115207335.webp
باز کردن
گاوصندوق با کد رمز می‌تواند باز شود.
cms/verbs-webp/102677982.webp
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس می‌کند.
cms/verbs-webp/104820474.webp
صدا دادن
صدای او فوق‌العاده است.
cms/verbs-webp/55372178.webp
پیشرفت کردن
حلزون‌ها فقط به آهستگی پیشرفت می‌کنند.
cms/verbs-webp/84506870.webp
مست شدن
او تقریباً هر شب مست می‌شود.
cms/verbs-webp/128644230.webp
تجدید کردن
نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
cms/verbs-webp/46998479.webp
بحران کردن
آنها برنامه‌های خود را بحران می‌کنند.