لغت

בנו

הם בנו הרבה ביחד.

bnv

hm bnv hrbh byhd.

ایجاد کردن

آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کرده‌اند.

התעוור

האיש עם התגיות התעוור.

ht’evvr

haysh ’em htgyvt ht’evvr.

نابینا شدن

مردی با نشان‌ها نابینا شده است.

לתרגם

הוא יכול לתרגם בין שש שפות.

ltrgm

hva ykvl ltrgm byn shsh shpvt.

ترجمه کردن

او می‌تواند بین شش زبان ترجمه کند.

רוצה

הוא רוצה יותר מדי!

rvtsh

hva rvtsh yvtr mdy!

خواستن

او خیلی چیز می‌خواهد!

אני לא

אני לא שומע אותך!

any la

any la shvm’e avtk!

شنیدن

من نمی‌توانم شما را بشنوم!

מחלק

הם מחלקים את עבודות הבית ביניהם.

mhlq

hm mhlqym at ’ebvdvt hbyt bynyhm.

تقسیم کردن

آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم می‌کنند.

מצביעים

הבוחרים מצביעים היום על עתידם.

mtsby’eym

hbvhrym mtsby’eym hyvm ’el ’etydm.

رای دادن

رای‌دهندگان امروز راجع به آینده‌شان رای می‌دهند.

מצביע

אחד מצביע בעד או נגד מועמד.

mtsby’e

ahd mtsby’e b’ed av ngd mv’emd.

رای دادن

افراد به یک نامزد برای یا علیه او رای می‌دهند.

מגלה

הימנים מגלים ארץ חדשה.

mglh

hymnym mglym arts hdshh.

کشف کردن

دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کرده‌اند.

הוסיפה

היא הוסיפה קצת חלב לקפה.

hvsyph

hya hvsyph qtst hlb lqph.

اضافه کردن

او بعضی شیر به قهوه اضافه می‌کند.

משתמש

גם ילדים קטנים משתמשים בטאבלטים.

mshtmsh

gm yldym qtnym mshtmshym btabltym.

استفاده کردن

حتی کودکان کوچک هم از تبلت استفاده می‌کنند.

בוער

אש בוערת במסוך.

bv’er

ash bv’ert bmsvk.

سوزاندن

یک آتش در شومینه می‌سوزد.