لغت

بلاروسی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/96391881.webp
گرفتن
او چند هدیه گرفت.
cms/verbs-webp/108556805.webp
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
cms/verbs-webp/68435277.webp
آمدن
خوشحالم که آمدی!
cms/verbs-webp/93393807.webp
اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق می‌افتد.
cms/verbs-webp/10206394.webp
تحمل کردن
او به سختی می‌تواند درد را تحمل کند!
cms/verbs-webp/104818122.webp
تعمیر کردن
او می‌خواست کابل را تعمیر کند.
cms/verbs-webp/61389443.webp
دراز کشیدن
بچه‌ها در علف‌زار دراز کشیده‌اند.
cms/verbs-webp/116835795.webp
رسیدن
بسیاری از مردم در تعطیلات با ون رسیده‌اند.
cms/verbs-webp/63935931.webp
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.
cms/verbs-webp/122398994.webp
کشتن
مراقب باشید، با این تبر می‌توانید کسی را بکشید!
cms/verbs-webp/89025699.webp
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل می‌کند.
cms/verbs-webp/118011740.webp
ساختن
بچه‌ها یک برج بلند می‌سازند.