لغت

بلاروسی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/51120774.webp
آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را می‌آویزند.
cms/verbs-webp/125884035.webp
متعجب کردن
او والدین خود را با یک هدیه متعجب کرد.
cms/verbs-webp/105623533.webp
باید
باید زیاد آب نوشید.
cms/verbs-webp/10206394.webp
تحمل کردن
او به سختی می‌تواند درد را تحمل کند!
cms/verbs-webp/2480421.webp
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
cms/verbs-webp/115029752.webp
بیرون آوردن
من قبض‌ها را از کیف پولم بیرون می‌آورم.
cms/verbs-webp/118008920.webp
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچه‌ها شروع شده است.
cms/verbs-webp/93221270.webp
گم شدن
من در راه گم شدم.
cms/verbs-webp/80552159.webp
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمی‌کند.
cms/verbs-webp/75508285.webp
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.
cms/verbs-webp/118064351.webp
جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.
cms/verbs-webp/32796938.webp
فرستادن
او می‌خواهد الان نامه را بفرستد.