لغت

فنلاندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/110322800.webp
بد زدن
همکلاسی‌ها در مورد او بد می‌زنند.
cms/verbs-webp/109099922.webp
یادآوری کردن
رایانه به من قرار‌هایم را یادآوری می‌کند.
cms/verbs-webp/76938207.webp
زندگی کردن
ما در تعطیلات در یک چادر زندگی کردیم.
cms/verbs-webp/27076371.webp
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.
cms/verbs-webp/122789548.webp
دادن
پسر عمو چه چیزی را به دوست دخترش برای تولدش داد؟
cms/verbs-webp/77581051.webp
پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهی‌ام چه پیشنهاد می‌دهی؟
cms/verbs-webp/93169145.webp
صحبت کردن
او با مخاطبان خود صحبت می‌کند.
cms/verbs-webp/46998479.webp
بحران کردن
آنها برنامه‌های خود را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/49853662.webp
نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشته‌اند.
cms/verbs-webp/71883595.webp
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده می‌گیرد.
cms/verbs-webp/121180353.webp
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کرده‌ای!
cms/verbs-webp/44848458.webp
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.