لغت

زبان مقدونی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/123179881.webp
تمرین کردن
او هر روز با اسکیت‌بورد خود تمرین می‌کند.
cms/verbs-webp/92266224.webp
خاموش کردن
او برق را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/112444566.webp
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
cms/verbs-webp/85677113.webp
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده می‌کند.
cms/verbs-webp/89025699.webp
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل می‌کند.
cms/verbs-webp/125088246.webp
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید می‌کند.
cms/verbs-webp/108580022.webp
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
cms/verbs-webp/64278109.webp
خوردن
من سیب را خورده‌ام.
cms/verbs-webp/121870340.webp
دویدن
ورزشکار دو می‌زند.
cms/verbs-webp/117421852.webp
دوست شدن
این دو دوست شده‌اند.
cms/verbs-webp/113979110.webp
همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.
cms/verbs-webp/111063120.webp
شناختن
سگ‌های غریب می‌خواهند یکدیگر را بشناسند.