لغت

آلمانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/28642538.webp
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشین‌های خود را ایستاده گذارند.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/130288167.webp
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز می‌کند.
cms/verbs-webp/115267617.webp
جرات کردن
آن‌ها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.
cms/verbs-webp/124123076.webp
توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.
cms/verbs-webp/84850955.webp
تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.
cms/verbs-webp/91643527.webp
گیر کردن
من گیر کرده‌ام و راهی برای خروج پیدا نمی‌کنم.
cms/verbs-webp/114052356.webp
سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.
cms/verbs-webp/95190323.webp
رای دادن
افراد به یک نامزد برای یا علیه او رای می‌دهند.
cms/verbs-webp/99167707.webp
مست شدن
او مست شد.
cms/verbs-webp/98294156.webp
معامله کردن
مردم با مبلمان استفاده شده معامله می‌کنند.
cms/verbs-webp/108580022.webp
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.