لغت

بلاروسی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/91930542.webp
توقف کردن
پلیس‌زن ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/102853224.webp
جمع کردن
دوره زبان دانشجویان را از سراسر دنیا جمع می‌کند.
cms/verbs-webp/79317407.webp
فرمان دادن
او به سگش فرمان می‌دهد.
cms/verbs-webp/114231240.webp
دروغ گفتن
وقتی می‌خواهد چیزی بفروشد، اغلب دروغ می‌گوید.
cms/verbs-webp/117421852.webp
دوست شدن
این دو دوست شده‌اند.
cms/verbs-webp/61162540.webp
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.
cms/verbs-webp/49374196.webp
اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.
cms/verbs-webp/73880931.webp
تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز می‌کند.
cms/verbs-webp/105785525.webp
نزدیک بودن
یک فاجعه نزدیک است.
cms/verbs-webp/40632289.webp
گپ زدن
دانش‌آموزان نباید در کلاس گپ بزنند.
cms/verbs-webp/123844560.webp
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادف‌ها محافظت کند.
cms/verbs-webp/35700564.webp
بالا آمدن
او دارد از پله‌ها بالا می‌آید.