لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/123953850.webp
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
cms/verbs-webp/125052753.webp
گرفتن
او به طور مخفیانه پول از او گرفت.
cms/verbs-webp/109434478.webp
باز کردن
جشنواره با آتش‌بازی آغاز شد.
cms/verbs-webp/15845387.webp
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند می‌کند.
cms/verbs-webp/124740761.webp
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/84943303.webp
قرار گرفتن
یک مروارید در داخل صدف قرار دارد.
cms/verbs-webp/64053926.webp
غلبه کردن
ورزشکاران بر آبشار غلبه کردند.
cms/verbs-webp/80427816.webp
اصلاح کردن
معلم مقالات دانش‌آموزان را اصلاح می‌کند.
cms/verbs-webp/120370505.webp
دور انداختن
چیزی از کشو ندور!
cms/verbs-webp/86196611.webp
رانده شدن
متاسفانه هنوز بسیاری از حیوانات توسط ماشین‌ها رانده می‌شوند.
cms/verbs-webp/31726420.webp
پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیده‌اند.
cms/verbs-webp/116233676.webp
آموزش دادن
او جغرافیا می‌آموزد.