لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/128644230.webp
تجدید کردن
نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
cms/verbs-webp/105854154.webp
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود می‌کنند.
cms/verbs-webp/84850955.webp
تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.
cms/verbs-webp/67955103.webp
خوردن
جوجه‌ها دانه‌ها را می‌خورند.
cms/verbs-webp/89516822.webp
مجازات کردن
او دخترش را مجازات کرد.
cms/verbs-webp/19351700.webp
فراهم کردن
صندلی‌های ساحلی برای تعطیلات‌گردان فراهم شده است.
cms/verbs-webp/110641210.webp
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.
cms/verbs-webp/74908730.webp
باعث شدن
آدم‌های زیادی به سرعت باعث آشفتگی می‌شوند.
cms/verbs-webp/42111567.webp
اشتباه کردن
با دقت فکر کن تا اشتباه نکنی!
cms/verbs-webp/114888842.webp
نشان دادن
او آخرین مد را نشان می‌دهد.
cms/verbs-webp/103274229.webp
پریدن بلند
کودک بلند می‌پرد.
cms/verbs-webp/55128549.webp
پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت می‌کند.