لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/99725221.webp
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.
cms/verbs-webp/118765727.webp
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار می‌آورد.
cms/verbs-webp/36406957.webp
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.
cms/verbs-webp/77581051.webp
پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهی‌ام چه پیشنهاد می‌دهی؟
cms/verbs-webp/85623875.webp
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه می‌کنند.
cms/verbs-webp/61806771.webp
آوردن
پیک یک بسته می‌آورد.
cms/verbs-webp/125319888.webp
پوشاندن
او موهای خود را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/75825359.webp
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.
cms/verbs-webp/110056418.webp
سخنرانی کردن
سیاستمدار در مقابل بسیاری از دانش‌آموزان سخنرانی می‌کند.
cms/verbs-webp/63868016.webp
برگشتن
سگ اسباب‌بازی را برمی‌گرداند.
cms/verbs-webp/119289508.webp
نگه داشتن
شما می‌توانید پول را نگه دارید.
cms/verbs-webp/35700564.webp
بالا آمدن
او دارد از پله‌ها بالا می‌آید.