لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/71502903.webp
ورود کردن
همسایه‌های جدید در طبقه بالا ورود می‌کنند.
cms/verbs-webp/107508765.webp
روشن کردن
تلویزیون را روشن کنید!
cms/verbs-webp/90183030.webp
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.
cms/verbs-webp/32685682.webp
آگاه بودن
کودک از جدال والدینش آگاه است.
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.
cms/verbs-webp/104818122.webp
تعمیر کردن
او می‌خواست کابل را تعمیر کند.
cms/verbs-webp/63868016.webp
برگشتن
سگ اسباب‌بازی را برمی‌گرداند.
cms/verbs-webp/79322446.webp
معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی می‌کند.
cms/verbs-webp/114272921.webp
راندن
گله‌داران با اسب‌ها گاو‌ها را می‌رانند.
cms/verbs-webp/117490230.webp
سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.
cms/verbs-webp/115520617.webp
رانده شدن
یک دوچرخه‌سوار توسط یک ماشین رانده شد.
cms/verbs-webp/32149486.webp
قرار گذاشتن
دوست من امروز من را قرار گذاشت.