لغت

بلاروسی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/50772718.webp
لغو شدن
قرارداد لغو شده است.
cms/verbs-webp/115373990.webp
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.
cms/verbs-webp/67035590.webp
پریدن
او به آب پرید.
cms/verbs-webp/116233676.webp
آموزش دادن
او جغرافیا می‌آموزد.
cms/verbs-webp/86403436.webp
بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.
cms/verbs-webp/90643537.webp
خواندن
کودکان یک ترانه می‌خوانند.
cms/verbs-webp/125526011.webp
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.
cms/verbs-webp/62175833.webp
کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کرده‌اند.
cms/verbs-webp/79582356.webp
رمزگشایی کردن
او با یک ذره‌بین کوچکترین چاپ را رمزگشایی می‌کند.
cms/verbs-webp/109096830.webp
آوردن
سگ توپ را از آب می‌آورد.