لغت

انگلیسی (US) – تمرین افعال

cms/verbs-webp/120762638.webp
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
cms/verbs-webp/46998479.webp
بحران کردن
آنها برنامه‌های خود را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/109657074.webp
دور کردن
یک قو بقیه‌ی قوها را دور می‌زند.
cms/verbs-webp/34979195.webp
با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم می‌آیند.
cms/verbs-webp/61575526.webp
جای دادن
بسیاری از خانه‌های قدیمی باید به خانه‌های جدید جای بدهند.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/90032573.webp
دانستن
بچه‌ها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد می‌دانند.
cms/verbs-webp/91930542.webp
توقف کردن
پلیس‌زن ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/107407348.webp
سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کرده‌ام.
cms/verbs-webp/117491447.webp
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.
cms/verbs-webp/44848458.webp
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.
cms/verbs-webp/91696604.webp
اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.