لغت

הרוג

אני אהרוג את הזבוב!

hrvg

any ahrvg at hzbvb!

کُشتن

من مگس را خواهم کُشت!

לשחק

הילד מעדיף לשחק לבדו.

lshhq

hyld m’edyp lshhq lbdv.

بازی کردن

کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.

לאמן

הכלב אומן על ידיה.

lamn

hklb avmn ’el ydyh.

آموزش دادن

سگ توسط او آموزش داده شده است.

מפענח

הוא מפענח את הכתוב הקטן עם מגדלה.

mp’enh

hva mp’enh at hktvb hqtn ’em mgdlh.

رمزگشایی کردن

او با یک ذره‌بین کوچکترین چاپ را رمزگشایی می‌کند.

התעורר

הוא התעורר זה עתה.

ht’evrr

hva ht’evrr zh ’eth.

بیدار شدن

او تازه بیدار شده است.

מחבר

הגשר הזה מחבר שני שכונות.

mhbr

hgshr hzh mhbr shny shkvnvt.

وصل کردن

این پل دو محله را به هم وصل می‌کند.

נפגעו

שתי מכוניות נפגעו בתאונה.

npg’ev

shty mkvnyvt npg’ev btavnh.

آسیب دیدن

در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

להודות

אני מודה לך מאוד על זה!

lhvdvt

any mvdh lk mavd ’el zh!

تشکر کردن

من از شما برای آن خیلی تشکر می‌کنم!

להצטרך

אני צריך חופשה באופן דחוף; אני חייב ללכת!

lhtstrk

any tsryk hvpshh bavpn dhvp; any hyyb llkt!

نیاز داشتن

من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!

מצאתי

מצאתי פטריה יפה!

mtsaty

mtsaty ptryh yph!

پیدا کردن

من یک قارچ زیبا پیدا کردم!

לסבול

היא לא יכולה לסבול את השירה.

lsbvl

hya la ykvlh lsbvl at hshyrh.

تحمل کردن

او نمی‌تواند آواز خوانی را تحمل کند.

נסעו

כשהאור השתנה, המכוניות נסעו.

ns’ev

kshhavr hshtnh, hmkvnyvt ns’ev.

حرکت کردن

وقتی چراغ عوض شد، اتومبیل‌ها حرکت کردند.