لغت

پنجابی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/102728673.webp
بالا رفتن
او بالا پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/30793025.webp
نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.
cms/verbs-webp/117421852.webp
دوست شدن
این دو دوست شده‌اند.
cms/verbs-webp/57410141.webp
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/62175833.webp
کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کرده‌اند.
cms/verbs-webp/1502512.webp
خواندن
من بدون عینک نمی‌توانم بخوانم.
cms/verbs-webp/83548990.webp
برگشتن
بومرانگ برگشت.
cms/verbs-webp/103797145.webp
استخدام کردن
شرکت می‌خواهد مردم بیشتری را استخدام کند.
cms/verbs-webp/109157162.webp
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.
cms/verbs-webp/123213401.webp
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.
cms/verbs-webp/66787660.webp
نقاشی کردن
می‌خواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.
cms/verbs-webp/121264910.webp
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.