لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/57248153.webp
ذکر کردن
رئیس ذکر کرد که او را اخراج خواهد کرد.
cms/verbs-webp/117284953.webp
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب می‌کند.
cms/verbs-webp/9435922.webp
نزدیک شدن
حلزون‌ها به یکدیگر نزدیک می‌شوند.
cms/verbs-webp/123237946.webp
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.
cms/verbs-webp/44127338.webp
ترک کردن
او شغل خود را ترک کرد.
cms/verbs-webp/127554899.webp
ترجیح دادن
دختر ما کتاب نمی‌خواند؛ او تلفن خود را ترجیح می‌دهد.
cms/verbs-webp/102168061.webp
اعتراض کردن
مردم به بی‌عدالتی اعتراض می‌کنند.
cms/verbs-webp/119913596.webp
دادن
پدر می‌خواهد به پسرش پول اضافی بدهد.
cms/verbs-webp/102823465.webp
نشان دادن
من می‌توانم یک ویزا در گذرنامه‌ام نشان دهم.
cms/verbs-webp/119379907.webp
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!
cms/verbs-webp/73649332.webp
فریاد زدن
اگر می‌خواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.
cms/verbs-webp/2480421.webp
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.