لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/103232609.webp
نمایش دادن
هنر مدرن اینجا نمایش داده می‌شود.
cms/verbs-webp/32312845.webp
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.
cms/verbs-webp/105504873.webp
خواستن ترک کردن
او می‌خواهد هتل خود را ترک کند.
cms/verbs-webp/123298240.webp
ملاقات کردن
دوستان برای شام مشترک ملاقات کردند.
cms/verbs-webp/99167707.webp
مست شدن
او مست شد.
cms/verbs-webp/92513941.webp
ساختن
آن‌ها می‌خواستند یک عکس خنده‌دار بسازند.
cms/verbs-webp/120128475.webp
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.
cms/verbs-webp/80060417.webp
دور کردن
او با اتومبیلش دور می‌زند.
cms/verbs-webp/99207030.webp
رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.
cms/verbs-webp/124123076.webp
توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.
cms/verbs-webp/117284953.webp
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب می‌کند.
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.