لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/57248153.webp
ذکر کردن
رئیس ذکر کرد که او را اخراج خواهد کرد.
cms/verbs-webp/90183030.webp
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.
cms/verbs-webp/101742573.webp
نقاشی کردن
او دست‌های خود را نقاشی کرده است.
cms/verbs-webp/61575526.webp
جای دادن
بسیاری از خانه‌های قدیمی باید به خانه‌های جدید جای بدهند.
cms/verbs-webp/112444566.webp
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
cms/verbs-webp/40632289.webp
گپ زدن
دانش‌آموزان نباید در کلاس گپ بزنند.
cms/verbs-webp/91696604.webp
اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.
cms/verbs-webp/40094762.webp
بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار می‌کند.
cms/verbs-webp/120762638.webp
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
cms/verbs-webp/82378537.webp
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.
cms/verbs-webp/93697965.webp
چرخیدن
اتومبیل‌ها در یک دایره می‌چرخند.
cms/verbs-webp/61806771.webp
آوردن
پیک یک بسته می‌آورد.