لغت

دانمارکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/110322800.webp
بد زدن
همکلاسی‌ها در مورد او بد می‌زنند.
cms/verbs-webp/124320643.webp
سخت یافتن
هر دوی آن‌ها وداع گفتن را سخت می‌یابند.
cms/verbs-webp/87142242.webp
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.
cms/verbs-webp/90554206.webp
گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.
cms/verbs-webp/119613462.webp
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.
cms/verbs-webp/115291399.webp
خواستن
او خیلی چیز می‌خواهد!
cms/verbs-webp/5161747.webp
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد می‌برد.
cms/verbs-webp/67624732.webp
ترسیدن
ما می‌ترسیم که این فرد جدی آسیب دیده باشد.
cms/verbs-webp/129084779.webp
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/74693823.webp
نیاز داشتن
تو برای تغییر تایر به یک وینچ نیاز داری.
cms/verbs-webp/77646042.webp
سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.