لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/88806077.webp
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.
cms/verbs-webp/109542274.webp
رها کردن
آیا پناهندگان باید در مرزها رها شوند؟
cms/verbs-webp/108014576.webp
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره می‌بینند.
cms/verbs-webp/123298240.webp
ملاقات کردن
دوستان برای شام مشترک ملاقات کردند.
cms/verbs-webp/123786066.webp
نوشیدن
او چای می‌نوشد.
cms/verbs-webp/109657074.webp
دور کردن
یک قو بقیه‌ی قوها را دور می‌زند.
cms/verbs-webp/103232609.webp
نمایش دادن
هنر مدرن اینجا نمایش داده می‌شود.
cms/verbs-webp/75825359.webp
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.
cms/verbs-webp/83548990.webp
برگشتن
بومرانگ برگشت.
cms/verbs-webp/91254822.webp
چیدن
او یک سیب چید.
cms/verbs-webp/111615154.webp
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز می‌گرداند.
cms/verbs-webp/100585293.webp
برگشتن
شما باید اینجا ماشین را بپیچانید.