لغت

پنجابی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/121520777.webp
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.
cms/verbs-webp/104476632.webp
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرف‌ها را بشویم.
cms/verbs-webp/114272921.webp
راندن
گله‌داران با اسب‌ها گاو‌ها را می‌رانند.
cms/verbs-webp/55128549.webp
پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت می‌کند.
cms/verbs-webp/102728673.webp
بالا رفتن
او بالا پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/113885861.webp
عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.
cms/verbs-webp/106279322.webp
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.
cms/verbs-webp/112286562.webp
کار کردن
او بهتر از مردی کار می‌کند.
cms/verbs-webp/109588921.webp
خاموش کردن
او ساعت زنگ‌دار را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/110641210.webp
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.
cms/verbs-webp/111750432.webp
آویختن
هر دو بر روی شاخ آویخته‌اند.
cms/verbs-webp/8482344.webp
بوسیدن
او نوزاد را می‌بوسد.