لغت

پنجابی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/108556805.webp
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
cms/verbs-webp/107852800.webp
نگاه کردن
او از دوربین نگاه می‌کند.
cms/verbs-webp/111615154.webp
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز می‌گرداند.
cms/verbs-webp/67095816.webp
با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.
cms/verbs-webp/122789548.webp
دادن
پسر عمو چه چیزی را به دوست دخترش برای تولدش داد؟
cms/verbs-webp/81025050.webp
مبارزه کردن
ورزشکاران با یکدیگر مبارزه می‌کنند.
cms/verbs-webp/32149486.webp
قرار گذاشتن
دوست من امروز من را قرار گذاشت.
cms/verbs-webp/118588204.webp
انتظار کشیدن
او در انتظار اتوبوس است.
cms/verbs-webp/77581051.webp
پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهی‌ام چه پیشنهاد می‌دهی؟
cms/verbs-webp/98294156.webp
معامله کردن
مردم با مبلمان استفاده شده معامله می‌کنند.
cms/verbs-webp/79404404.webp
نیاز داشتن
من تشنه‌ام، نیاز به آب دارم!
cms/verbs-webp/108580022.webp
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.