لغت

فنلاندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/96571673.webp
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.
cms/verbs-webp/75492027.webp
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.
cms/verbs-webp/84850955.webp
تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.
cms/verbs-webp/62175833.webp
کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کرده‌اند.
cms/verbs-webp/102728673.webp
بالا رفتن
او بالا پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/86215362.webp
فرستادن
این شرکت کالاها را به سراسر جهان می‌فرستد.
cms/verbs-webp/109588921.webp
خاموش کردن
او ساعت زنگ‌دار را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/129235808.webp
گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حامله‌اش گوش دهد.
cms/verbs-webp/90617583.webp
بالا آوردن
او بسته را به طرف پله‌ها می‌برد.
cms/verbs-webp/129244598.webp
محدود کردن
در یک رژیم غذایی، باید میزان غذای خود را محدود کنید.
cms/verbs-webp/97784592.webp
توجه کردن
باید به علایم جاده توجه کرد.
cms/verbs-webp/117491447.webp
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.