لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/92266224.webp
خاموش کردن
او برق را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/106591766.webp
کافی بودن
یک سالاد برای من برای ناهار کافی است.
cms/verbs-webp/85623875.webp
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه می‌کنند.
cms/verbs-webp/123298240.webp
ملاقات کردن
دوستان برای شام مشترک ملاقات کردند.
cms/verbs-webp/86710576.webp
رفتن
مهمان‌های تعطیلات ما دیروز رفتند.
cms/verbs-webp/32796938.webp
فرستادن
او می‌خواهد الان نامه را بفرستد.
cms/verbs-webp/128376990.webp
قطع کردن
کارگر درخت را قطع می‌کند.
cms/verbs-webp/104849232.webp
زایمان کردن
او به زودی زایمان می‌کند.
cms/verbs-webp/35862456.webp
شروع شدن
با ازدواج، زندگی جدیدی شروع می‌شود.
cms/verbs-webp/119611576.webp
زدن
قطار به ماشین زد.
cms/verbs-webp/121180353.webp
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کرده‌ای!
cms/verbs-webp/89635850.webp
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.