لغت

زبان آدیغی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/95543026.webp
شرکت کردن
او در مسابقه شرکت می‌کند.
cms/verbs-webp/111063120.webp
شناختن
سگ‌های غریب می‌خواهند یکدیگر را بشناسند.
cms/verbs-webp/87317037.webp
بازی کردن
کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.
cms/verbs-webp/120200094.webp
مخلوط کردن
تو می‌توانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.
cms/verbs-webp/102238862.webp
دیدن
یک دوست قدیمی او را می‌بیند.
cms/verbs-webp/111892658.webp
تحویل دادن
او پیتزا به خانه‌ها تحویل می‌دهد.
cms/verbs-webp/129244598.webp
محدود کردن
در یک رژیم غذایی، باید میزان غذای خود را محدود کنید.
cms/verbs-webp/106851532.webp
نگاه کردن
آنها به هم مدت طولانی نگاه کردند.
cms/verbs-webp/80552159.webp
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمی‌کند.
cms/verbs-webp/114091499.webp
آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.
cms/verbs-webp/31726420.webp
پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیده‌اند.
cms/verbs-webp/77738043.webp
شروع کردن
سربازها شروع می‌کنند.