لغت

آلمانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/38620770.webp
وارد کردن
نباید روغن را در زمین وارد کرد.
cms/verbs-webp/43577069.webp
برداشتن
او چیزی را از روی زمین می‌برد.
cms/verbs-webp/118826642.webp
توضیح دادن
پدربزرگ به نوه‌اش دنیا را توضیح می‌دهد.
cms/verbs-webp/115267617.webp
جرات کردن
آن‌ها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.
cms/verbs-webp/109434478.webp
باز کردن
جشنواره با آتش‌بازی آغاز شد.
cms/verbs-webp/84330565.webp
طول کشیدن
طول کشید تا چمدان او بیاید.
cms/verbs-webp/129300323.webp
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس می‌کند.
cms/verbs-webp/116173104.webp
بردن
تیم ما برد!
cms/verbs-webp/106515783.webp
نابود کردن
گردباد بسیاری از خانه‌ها را نابود می‌کند.
cms/verbs-webp/33493362.webp
باز زنگ زدن
لطفاً فردا به من باز زنگ بزنید.
cms/verbs-webp/15353268.webp
فشار دادن
او لیمو را فشار می‌دهد.
cms/verbs-webp/62175833.webp
کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کرده‌اند.