لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/122707548.webp
ایستادن
کوه‌نوردی روی قله ایستاده است.
cms/verbs-webp/34725682.webp
پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد می‌دهد.
cms/verbs-webp/104167534.webp
مالک بودن
من یک ماشین اسپرت قرمز دارم.
cms/verbs-webp/113418367.webp
تصمیم گرفتن
او نمی‌تواند تصمیم بگیرد که کدام کفش را بپوشد.
cms/verbs-webp/115153768.webp
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی می‌بینم.
cms/verbs-webp/119188213.webp
رای دادن
رای‌دهندگان امروز راجع به آینده‌شان رای می‌دهند.
cms/verbs-webp/123211541.webp
باریدن
امروز بسیار برف باریده است.
cms/verbs-webp/18473806.webp
نوبت گرفتن
لطفاً منتظر بمانید، به زودی نوبت شما می‌رسد!
cms/verbs-webp/100634207.webp
توضیح دادن
او به او توضیح می‌دهد چگونه دستگاه کار می‌کند.
cms/verbs-webp/91147324.webp
پاداش دادن
او با یک مدال پاداش داده شد.
cms/verbs-webp/106665920.webp
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس می‌کند.
cms/verbs-webp/85871651.webp
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!