لغت

پنجابی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/105854154.webp
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود می‌کنند.
cms/verbs-webp/45022787.webp
کُشتن
من مگس را خواهم کُشت!
cms/verbs-webp/111892658.webp
تحویل دادن
او پیتزا به خانه‌ها تحویل می‌دهد.
cms/verbs-webp/119425480.webp
فکر کردن
در شطرنج باید خیلی فکر کنید.
cms/verbs-webp/124740761.webp
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/119302514.webp
زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ می‌زند.
cms/verbs-webp/108118259.webp
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.
cms/verbs-webp/84476170.webp
خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.
cms/verbs-webp/116395226.webp
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور می‌اندازد.
cms/verbs-webp/129084779.webp
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
cms/verbs-webp/47241989.webp
جستجو کردن
آنچه را نمی‌دانی، باید جستجو کنی.
cms/verbs-webp/123619164.webp
شنا کردن
او به طور منظم شنا می‌زند.