لغت

پرتغالی (PT) – تمرین افعال

cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/91997551.webp
فهمیدن
نمی‌توان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
cms/verbs-webp/124320643.webp
سخت یافتن
هر دوی آن‌ها وداع گفتن را سخت می‌یابند.
cms/verbs-webp/43532627.webp
زندگی کردن
آنها در یک آپارتمان مشترک زندگی می‌کنند.
cms/verbs-webp/71260439.webp
نوشتن به
او هفته پیش به من نوشت.
cms/verbs-webp/96318456.webp
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟
cms/verbs-webp/90309445.webp
انجام شدن
مراسم تدفین روز پیش از دیروز انجام شد.
cms/verbs-webp/63868016.webp
برگشتن
سگ اسباب‌بازی را برمی‌گرداند.
cms/verbs-webp/61162540.webp
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.
cms/verbs-webp/113671812.webp
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.
cms/verbs-webp/104818122.webp
تعمیر کردن
او می‌خواست کابل را تعمیر کند.
cms/verbs-webp/74916079.webp
رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.