لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/44848458.webp
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.
cms/verbs-webp/102167684.webp
مقایسه کردن
آنها ارقام خود را با یکدیگر مقایسه می‌کنند.
cms/verbs-webp/130770778.webp
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.
cms/verbs-webp/104818122.webp
تعمیر کردن
او می‌خواست کابل را تعمیر کند.
cms/verbs-webp/101383370.webp
بیرون رفتن
دخترها دوست دارند با هم بیرون بروند.
cms/verbs-webp/85871651.webp
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
cms/verbs-webp/77646042.webp
سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.
cms/verbs-webp/91254822.webp
چیدن
او یک سیب چید.
cms/verbs-webp/68761504.webp
بررسی کردن
دندانپزشک دندان‌های بیمار را بررسی می‌کند.
cms/verbs-webp/6307854.webp
نزدیک شدن
شانس به سویت می‌آید.
cms/verbs-webp/123619164.webp
شنا کردن
او به طور منظم شنا می‌زند.
cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.