لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/74916079.webp
رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.
cms/verbs-webp/120254624.webp
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/122290319.webp
کنار گذاشتن
من می‌خواهم هر ماه کمی پول برای بعداً کنار بگذارم.
cms/verbs-webp/113418367.webp
تصمیم گرفتن
او نمی‌تواند تصمیم بگیرد که کدام کفش را بپوشد.
cms/verbs-webp/123203853.webp
باعث شدن
الکل می‌تواند باعث سردرد شود.
cms/verbs-webp/33463741.webp
باز کردن
می‌توانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟
cms/verbs-webp/123179881.webp
تمرین کردن
او هر روز با اسکیت‌بورد خود تمرین می‌کند.
cms/verbs-webp/23258706.webp
بالا کشیدن
هلی‌کوپتر دو مرد را بالا می‌کشد.
cms/verbs-webp/113671812.webp
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.
cms/verbs-webp/120128475.webp
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.
cms/verbs-webp/3819016.webp
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
cms/verbs-webp/118011740.webp
ساختن
بچه‌ها یک برج بلند می‌سازند.