لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/94153645.webp
گریه کردن
کودک در وان حمام گریه می‌کند.
cms/verbs-webp/32312845.webp
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.
cms/verbs-webp/85871651.webp
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
cms/verbs-webp/90292577.webp
عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.
cms/verbs-webp/120135439.webp
مراقب بودن
مراقب باشید تا مریض نشوید!
cms/verbs-webp/120762638.webp
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
cms/verbs-webp/90309445.webp
انجام شدن
مراسم تدفین روز پیش از دیروز انجام شد.
cms/verbs-webp/113418330.webp
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.
cms/verbs-webp/115373990.webp
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.
cms/verbs-webp/5161747.webp
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد می‌برد.
cms/verbs-webp/18316732.webp
راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت می‌گذرد.
cms/verbs-webp/73649332.webp
فریاد زدن
اگر می‌خواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.