لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/123237946.webp
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/84847414.webp
مراقبت کردن
پسرمان از ماشین جدیدش خیلی خوب مراقبت می‌کند.
cms/verbs-webp/120259827.webp
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.
cms/verbs-webp/108286904.webp
نوشیدن
گاو‌ها آب را از رودخانه می‌نوشند.
cms/verbs-webp/32312845.webp
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.
cms/verbs-webp/79582356.webp
رمزگشایی کردن
او با یک ذره‌بین کوچکترین چاپ را رمزگشایی می‌کند.
cms/verbs-webp/3819016.webp
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
cms/verbs-webp/116395226.webp
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور می‌اندازد.
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/95625133.webp
دوست داشتن
او گربه‌اش را خیلی دوست دارد.
cms/verbs-webp/77572541.webp
برداشتن
صنعت‌گر کاشی‌های قدیمی را برداشت.