لغت

کانارا – تمرین افعال

cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/90643537.webp
خواندن
کودکان یک ترانه می‌خوانند.
cms/verbs-webp/120128475.webp
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.
cms/verbs-webp/91603141.webp
فرار کردن
بعضی بچه‌ها از خانه فرار می‌کنند.
cms/verbs-webp/102168061.webp
اعتراض کردن
مردم به بی‌عدالتی اعتراض می‌کنند.
cms/verbs-webp/71612101.webp
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.
cms/verbs-webp/109657074.webp
دور کردن
یک قو بقیه‌ی قوها را دور می‌زند.
cms/verbs-webp/124740761.webp
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/103797145.webp
استخدام کردن
شرکت می‌خواهد مردم بیشتری را استخدام کند.
cms/verbs-webp/4553290.webp
وارد شدن
کشتی در حال ورود به بندر است.
cms/verbs-webp/99169546.webp
نگاه کردن
همه به تلفن‌های خود نگاه می‌کنند.
cms/verbs-webp/91147324.webp
پاداش دادن
او با یک مدال پاداش داده شد.