لغت

بوسنیایی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/113248427.webp
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
cms/verbs-webp/78063066.webp
نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه می‌دارم.
cms/verbs-webp/120259827.webp
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.
cms/verbs-webp/23468401.webp
نامزد شدن
آنها به طور مخفی نامزد شده‌اند!
cms/verbs-webp/5161747.webp
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد می‌برد.
cms/verbs-webp/20225657.webp
خواستن
نوعه من از من زیاد می‌خواهد.
cms/verbs-webp/81740345.webp
خلاصه کردن
شما باید نکات کلیدی این متن را خلاصه کنید.
cms/verbs-webp/123619164.webp
شنا کردن
او به طور منظم شنا می‌زند.
cms/verbs-webp/109657074.webp
دور کردن
یک قو بقیه‌ی قوها را دور می‌زند.
cms/verbs-webp/120515454.webp
غذا دادن
بچه‌ها به اسب غذا می‌دهند.
cms/verbs-webp/43164608.webp
پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین می‌آید.
cms/verbs-webp/106515783.webp
نابود کردن
گردباد بسیاری از خانه‌ها را نابود می‌کند.