لغت

زبان مقدونی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/119493396.webp
ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کرده‌اند.
cms/verbs-webp/105224098.webp
تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.
cms/verbs-webp/121264910.webp
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.
cms/verbs-webp/124320643.webp
سخت یافتن
هر دوی آن‌ها وداع گفتن را سخت می‌یابند.
cms/verbs-webp/102114991.webp
بریدن
موسس موهای او را می‌برد.
cms/verbs-webp/101158501.webp
تشکر کردن
او با گل از او تشکر کرد.
cms/verbs-webp/70864457.webp
تحویل دادن
فرد تحویل کننده غذا را می‌آورد.
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/80356596.webp
خداحافظی کردن
زن خداحافظی می‌کند.
cms/verbs-webp/86064675.webp
هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.
cms/verbs-webp/116233676.webp
آموزش دادن
او جغرافیا می‌آموزد.
cms/verbs-webp/99169546.webp
نگاه کردن
همه به تلفن‌های خود نگاه می‌کنند.