لغت

کانارا – تمرین افعال

cms/verbs-webp/1502512.webp
خواندن
من بدون عینک نمی‌توانم بخوانم.
cms/verbs-webp/105785525.webp
نزدیک بودن
یک فاجعه نزدیک است.
cms/verbs-webp/111063120.webp
شناختن
سگ‌های غریب می‌خواهند یکدیگر را بشناسند.
cms/verbs-webp/97593982.webp
آماده کردن
صبحانه‌ی لذیذی آماده شده است!
cms/verbs-webp/102631405.webp
فراموش کردن
او نمی‌خواهد گذشته را فراموش کند.
cms/verbs-webp/88597759.webp
فشار دادن
او دکمه را فشار می‌دهد.
cms/verbs-webp/91293107.webp
دور زدن
آنها دور درخت می‌روند.
cms/verbs-webp/124740761.webp
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/8451970.webp
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/122394605.webp
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر می‌دهد.
cms/verbs-webp/34397221.webp
فراخواندن
معلم دانش‌آموز را فرا می‌خواند.
cms/verbs-webp/62069581.webp
فرستادن
من به شما یک نامه می‌فرستم.