لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/115029752.webp
بیرون آوردن
من قبض‌ها را از کیف پولم بیرون می‌آورم.
cms/verbs-webp/97784592.webp
توجه کردن
باید به علایم جاده توجه کرد.
cms/verbs-webp/81025050.webp
مبارزه کردن
ورزشکاران با یکدیگر مبارزه می‌کنند.
cms/verbs-webp/87317037.webp
بازی کردن
کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.
cms/verbs-webp/108286904.webp
نوشیدن
گاو‌ها آب را از رودخانه می‌نوشند.
cms/verbs-webp/23468401.webp
نامزد شدن
آنها به طور مخفی نامزد شده‌اند!
cms/verbs-webp/110347738.webp
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.
cms/verbs-webp/32180347.webp
باز کردن
پسرمان همه چیزها را باز می‌کند!
cms/verbs-webp/121264910.webp
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.
cms/verbs-webp/123844560.webp
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادف‌ها محافظت کند.
cms/verbs-webp/105875674.webp
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.
cms/verbs-webp/110641210.webp
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.