لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/44782285.webp
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز می‌دهد.
cms/verbs-webp/112444566.webp
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
cms/verbs-webp/118759500.webp
برداشت کردن
ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.
cms/verbs-webp/99167707.webp
مست شدن
او مست شد.
cms/verbs-webp/114272921.webp
راندن
گله‌داران با اسب‌ها گاو‌ها را می‌رانند.
cms/verbs-webp/122859086.webp
اشتباه کردن
من واقعاً در آنجا اشتباه کردم!
cms/verbs-webp/116067426.webp
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.
cms/verbs-webp/30793025.webp
نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.
cms/verbs-webp/59121211.webp
زدن
کی زنگ در را زد؟
cms/verbs-webp/93221279.webp
سوزاندن
یک آتش در شومینه می‌سوزد.
cms/verbs-webp/125116470.webp
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.
cms/verbs-webp/84850955.webp
تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.