لغت

عربی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/120259827.webp
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.
cms/verbs-webp/75281875.webp
مراقبت کردن
سرایدار ما از پاک کردن برف مراقبت می‌کند.
cms/verbs-webp/123492574.webp
تمرین کردن
ورزشکاران حرفه‌ای باید هر روز تمرین کنند.
cms/verbs-webp/116932657.webp
دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت می‌کند.
cms/verbs-webp/63244437.webp
پوشاندن
او صورت خود را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/123619164.webp
شنا کردن
او به طور منظم شنا می‌زند.
cms/verbs-webp/108556805.webp
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
cms/verbs-webp/71502903.webp
ورود کردن
همسایه‌های جدید در طبقه بالا ورود می‌کنند.
cms/verbs-webp/119913596.webp
دادن
پدر می‌خواهد به پسرش پول اضافی بدهد.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/91930309.webp
وارد کردن
ما میوه از بسیاری از کشورها وارد می‌کنیم.
cms/verbs-webp/61162540.webp
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.