لغت

آلمانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/55269029.webp
زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.
cms/verbs-webp/123844560.webp
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادف‌ها محافظت کند.
cms/verbs-webp/100011930.webp
گفتن
او به او یک راز می‌گوید.
cms/verbs-webp/68779174.webp
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی می‌کنند.
cms/verbs-webp/65915168.webp
خش خش کردن
برگ‌ها زیر پاهای من خش خش می‌کنند.
cms/verbs-webp/89025699.webp
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل می‌کند.
cms/verbs-webp/102728673.webp
بالا رفتن
او بالا پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/47241989.webp
جستجو کردن
آنچه را نمی‌دانی، باید جستجو کنی.
cms/verbs-webp/109157162.webp
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.
cms/verbs-webp/1502512.webp
خواندن
من بدون عینک نمی‌توانم بخوانم.
cms/verbs-webp/51573459.webp
تاکید کردن
شما می‌توانید با آرایش به خوبی به چشمان خود تاکید کنید.
cms/verbs-webp/106665920.webp
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس می‌کند.