لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/115029752.webp
بیرون آوردن
من قبض‌ها را از کیف پولم بیرون می‌آورم.
cms/verbs-webp/43577069.webp
برداشتن
او چیزی را از روی زمین می‌برد.
cms/verbs-webp/92456427.webp
خریدن
آنها می‌خواهند یک خانه بخرند.
cms/verbs-webp/120128475.webp
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.
cms/verbs-webp/8482344.webp
بوسیدن
او نوزاد را می‌بوسد.
cms/verbs-webp/93393807.webp
اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق می‌افتد.
cms/verbs-webp/97335541.webp
نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر می‌دهد.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/54608740.webp
بیرون کشیدن
علف‌های هرز باید بیرون کشیده شوند.
cms/verbs-webp/55269029.webp
زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.
cms/verbs-webp/118026524.webp
دریافت کردن
من می‌توانم اینترنت بسیار سریعی دریافت کنم.
cms/verbs-webp/33599908.webp
خدمت کردن
سگ‌ها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.