لغت

زبان آدیغی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/91906251.webp
فریاد زدن
پسر به همه توان خود فریاد می‌زند.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/116610655.webp
ساخته شدن
دیوار چین کی ساخته شده است؟
cms/verbs-webp/91643527.webp
گیر کردن
من گیر کرده‌ام و راهی برای خروج پیدا نمی‌کنم.
cms/verbs-webp/85677113.webp
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده می‌کند.
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/89869215.webp
لگد زدن
آن‌ها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.
cms/verbs-webp/122224023.webp
به عقب برگرداندن
به زودی باید دوباره ساعت را به عقب برگردانیم.
cms/verbs-webp/94555716.webp
شدن
آنها تیم خوبی شده‌اند.
cms/verbs-webp/109657074.webp
دور کردن
یک قو بقیه‌ی قوها را دور می‌زند.
cms/verbs-webp/62069581.webp
فرستادن
من به شما یک نامه می‌فرستم.
cms/verbs-webp/96710497.webp
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت می‌گیرند.