لغت

دانمارکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/109109730.webp
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.
cms/verbs-webp/125526011.webp
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.
cms/verbs-webp/114052356.webp
سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.
cms/verbs-webp/107407348.webp
سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کرده‌ام.
cms/verbs-webp/83661912.webp
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده می‌کنند.
cms/verbs-webp/68779174.webp
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی می‌کنند.
cms/verbs-webp/98082968.webp
گوش دادن
او به او گوش می‌دهد.
cms/verbs-webp/74693823.webp
نیاز داشتن
تو برای تغییر تایر به یک وینچ نیاز داری.
cms/verbs-webp/123953850.webp
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
cms/verbs-webp/63868016.webp
برگشتن
سگ اسباب‌بازی را برمی‌گرداند.
cms/verbs-webp/105504873.webp
خواستن ترک کردن
او می‌خواهد هتل خود را ترک کند.
cms/verbs-webp/114272921.webp
راندن
گله‌داران با اسب‌ها گاو‌ها را می‌رانند.