لغت

پنجابی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/61280800.webp
خودداری کردن
نمی‌توانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
cms/verbs-webp/62069581.webp
فرستادن
من به شما یک نامه می‌فرستم.
cms/verbs-webp/113885861.webp
عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.
cms/verbs-webp/44127338.webp
ترک کردن
او شغل خود را ترک کرد.
cms/verbs-webp/67624732.webp
ترسیدن
ما می‌ترسیم که این فرد جدی آسیب دیده باشد.
cms/verbs-webp/28642538.webp
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشین‌های خود را ایستاده گذارند.
cms/verbs-webp/120128475.webp
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.
cms/verbs-webp/123211541.webp
باریدن
امروز بسیار برف باریده است.
cms/verbs-webp/122470941.webp
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
cms/verbs-webp/122479015.webp
برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده می‌شود.
cms/verbs-webp/19682513.webp
اجازه داشتن
شما مجاز به کشیدن سیگار در اینجا هستید!
cms/verbs-webp/106088706.webp
ایستادن
او دیگر نمی‌تواند به تنهایی بایستد.