لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/105504873.webp
خواستن ترک کردن
او می‌خواهد هتل خود را ترک کند.
cms/verbs-webp/63868016.webp
برگشتن
سگ اسباب‌بازی را برمی‌گرداند.
cms/verbs-webp/109434478.webp
باز کردن
جشنواره با آتش‌بازی آغاز شد.
cms/verbs-webp/119611576.webp
زدن
قطار به ماشین زد.
cms/verbs-webp/32796938.webp
فرستادن
او می‌خواهد الان نامه را بفرستد.
cms/verbs-webp/96586059.webp
اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.
cms/verbs-webp/122632517.webp
اشتباه شدن
امروز همه چیز اشتباه می‌شود!
cms/verbs-webp/124320643.webp
سخت یافتن
هر دوی آن‌ها وداع گفتن را سخت می‌یابند.
cms/verbs-webp/44848458.webp
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.
cms/verbs-webp/84943303.webp
قرار گرفتن
یک مروارید در داخل صدف قرار دارد.
cms/verbs-webp/63645950.webp
دویدن
او هر صبح روی ساحل می‌دود.
cms/verbs-webp/112408678.webp
دعوت کردن
ما شما را به مهمانی شب سال نو دعوت می‌کنیم.